بزک نشدنی، سلسله گزارش های فساد پهلوی ها (5)
از تصاویر مستهجن در خیابان تا نمایش های جنسی در تلوزیون
در دوران محمدرضا پهلوی فساد اخلاقی و فحشا به صورت های مختلفی (چون ایجاد قمارخانه های مجهز و کازینوهای شبانه روزی توسط افراد وابسته به رژیم، ایجاد محله های بدنام و فحشاخانه ها، ترویج فساد در رسانه های نوشتاری
بزک نشدنی، سلسله گزارش های فساد پهلوی ها (5)
در دوران محمدرضا پهلوی فساد اخلاقی و فحشا به صورت های مختلفی (چون ایجاد قمارخانه های مجهز و کازینوهای شبانه روزی توسط افراد وابسته به رژیم، ایجاد محله های بدنام و فحشاخانه ها، ترویج فساد در رسانه های نوشتاری و تصویری، برگزاری جشنواره های فرهنگی و ترویج فرهنگ غربی در آنها، ایجاد خانه جوانان و ترویج بی بند و باری در آن و ... ) در جامعه ترویج می گردید که در ادامه برخی اسناد آن مورد بررسی قرار می گیرد.
اسدالله علم نخست وزیر ایران از تیر ۱۳۴۱ تا اسفند ۱۳۴۲ و وزیر دربار از 1345 تا 1356 در کتاب خاطرات خود (کتاب گفتگوی من با شاه) به نقل از هویدا می نویسد:
«فساد در سطح بالای مملکت به قدری شیوع دارد که حتی از حریم شرم و حیا هم فراتر رفته است.» و در این مورد مثال می آورد که هم اکنون در کنار دریای خزر سه کازینو به مقیاس وسیعی مشغول به کار است که یکی به خواهر شاه و دیگری به برادرش و سومی به بنیاد پهلوی تعلق دارد.
خبرگزاری پارس نیز به نقل از نشریه دربي ايونينگ تلگراف" انگلیس خبر از سفارش 250 هزار پوندی رژیم پهلوی به سه شرکت انگلیسی برای تهیه مخمل براي روكش صندليهاي كازينوي تشریفاتی شاه كه در جزيره كيش در حال ساخت بود می دهد.
در ادامه به سندی به جامانده از ساواک که در خصوص کنسرسیوم ساخت کازینو در تهران اشاره می نماییم. در این سند آمده است:
«پیرو گزارش های قبلی درباره تاسیس کازینو در تهران معروض می دارد که جناب آقای بهبهائیان که اکنون از مسافرت به خارج مراجعت نموده اند اظهار می دارند که از لحاظ قیمت و شرایط با فروش هتل اوین به گروه انگلیسی موافق هستند ولی این گروه خرید محل را مشوط به اجازه تاسیس کازینو در محل نموده است.
اینجانب با جناب آقای شریف امامی درباره ترتیب قراری که با گروه آمریکایی درباره محل در آبعلی گزارده شده مذاکره نمودم. ایشان در نظر داشتند تاسیس کازینوی جداگانه ای در تهران با تفاهمی که با گروه آمریکایی که اکنون مبلغ قابل توجهی خرج تاسیسات و غیره کرده اند و بزودی نیز محل برای آغاز کار آماده می گردد مغایرت دارد و نظر این بود که می بایستی یک هم فکری همه جانبه در اینباره بشود.
ضمنا بطوریکه آنجناب دستور فرموده بودند در مسافتر اخیر تیمسار سرلشگر پاکروان به تهران با ایشان مذاکره نمودم که یک نفر از کارشناسان وزارت دارائی فرانسه را که مسئولیت و آشنایی کامل در مورد مسائل مالی و مالیاتی کازینوها (از جنبه دولت فرانسه) دارد دعوت نمایند که به ایران بیاید و نظراتی از این جهات به دولت ایران بدهد. اکنون بنظر اینجانب لازم می آید که جلسه ای با حضور جناب آقای شریف امامی و جناب آقای وزیر دارائی و جناب آقای بهبهائیان تشکیل شود و کارهای مربوط به مسائل مختلف مالی و مالیاتی و مدیریت و مشارکت و هرگونه مسئله دیگر را درباره تاسیس کازینو رسیدگی و نظرات کلی اتخاد گردد و همچنین درباره وضع گروه آمریکایی در آبعلی و پیشنهادات گروه انگلیسی برای تاسیس کازینو در هتل اوین نهایی شده و هن آهنگ گردد تا بتوان نسبت به انجام آن راه هایی در نظر گرفت و بف عرض میارک شاهنشاه آریا مهر رسانید.»
استفاده از ابزار سینما بعنوان یک رسانه تصویری برای ترویج فساد و فحشا در جوانان در زمان رژیم پهلوی بسیار گسترده بود، بگونه ای که فیلم های سینمایی آن دوران پر از مسائل جنسی، عشق خیابانی و به تصویر کشیدن زنان عریان و نیمه عریان و روابط جنسی بود و رسانه های نوشتاری همچو مجلات و روزنامه ها به عنوان مکمل رسانه تصویری سعی در تشویق جوانان ره دیدن این فیلم ها و همچنین ترویج بی بند و باری و فساد با بکارگیری تصاویر زنان برهنه و نیمه عریان و تبلیغ زن غربی به عنوان یک زن مدرن و متمدن می نمودند.
در این باره ساواک در یکی از گزارشات خود در خصوص وضعیت سینمای ایران در سال 1351 چنین می نویسد:
«موضوع: نمايش فيلمهاي زننده در سينماهاي تهران به طوري كه مشاهده ميشود اخيراً سينماهاي تهران فيلمهايي كه باعث تحريك جوانان به فساد ميشود بر روي اكران سينما آورده و اين موضوع باعث عصبانيت اكثر مردم شده است.
براي مثال در حال حاضر سينما آتلانتيك فيلم (معرفت جسم) را بر روي پرده آورده ضمن وقاحت كامل كه در اين فيلم مشاهده ميشود از نظر اخلاقي كاملاً زننده و براي جوانان ناپسند ميباشد و به طوري تماشاكنندگان اين فيلم اظهارنظر ميكنند معتقدند مسئولين دولتي از طرفي جوانان منحرف را تحت فشار قرار ميدهند و از طرف ديگر با نمايش امثال اين فيلمها آنان را تحريك به منحرف بودن مينمايند.»
جشن هنر شیراز از دیگر اقدامات فرهنگی رژیم پهلوی به مدیریت فرح بود که از سال 1346 تا 1356 یازده بار در خرابههای تخت جمشید و نقش رستم، تالارهای هنری شیراز و خانههای قدیمی و خیابانهای شیراز برگزار گریدید.
این جشن که در پی ترویج فساد در میان جوانان برگزار می گردید از اهمیت خاصی با توجه به گستردگی آن برخوردار بود. در ادامه به گوشه هایی از این اقدام ضد دینی می پردازیم.
برگزاری تئاتر اعمال مقدس در سال 1353 (دوره هشتم) از سوی یک گروه آرژانتینی که در آن بازیگران به صورت برهنه در صحنه ظاهر شدند. البته در نمایش های بعدی بعلت اعتراض مردم، بازیگران با لباس کار به اجرا پرداختند.
فرح غفاری که قائم مقام جشن هنر بود در خصوص این تئاتر می گوید: «چند روز قبل وقتی که برای اولین بار بازیکنان این تئاتر لخت شدند، ما به عکسالعمل منفی کارمندان و کارگران فنی تلویزیون و نوازندگان ایرانی که در آنجا مشغول تدارک برنامه بودند و تعدادشان هم زیاد است مواجه شدیم و بدین ترتیب برای ما مسلم شد که در صورت لخت شدن هنرپیشهها با احساسات مخالف مردم ایران روبرو خواهیم بود. از آن روز به بعد بارها این نکته را تذکر دادیم چون رفتار آقای گارسیا طوری است که ما نمیتوانیم مستقیما با ایشان تماس بگیریم لذا به وسیله خانم اسکوبار خواهش کردیم در فکر ستر عورت نیز باشند و هرگونه وسایلی هم بخواهند در اختیار آنها میگذاریم.»
صحبت های وی نشان می دهد دغدغه او نه دین مردم بلکه احساسات آنان بوده است.
همچنین یکی از جنجالی ترین نمایش های این جشن، نمایش تئاتر "خوک، بچه، آتش" در یازدهمین دوره بود که باعث واکنش شدید مردم و علما شد.
روزنامه کیهان در خصوص این تئاتر نوشت: «در صحنهای از نمایش، مردی با پایینتنه برهنه، آشکارا هفتتیر را شخصا مورد استعمال قرار میدهد. در حالی که تماشاگران تمام جزئیات را دقیقا میبینند. در صحنهای دیگر با استفاده از دوربین مداربسته... غفلتا خانم جوانی که بازیگر نقش اصلی نمایش است، پاهایش را ..... دوربین پخش مستقیم را ..... و تصویر تمام رنگی ..... بر پرده بیست و چهار اینچی تلویزیون نقش میبندد. آیا میتوانید واکنش تماشاگران عادی و مردم کوچه و بازار را در مقابل چنین جلوهای از هنر پیشرو اروپا حدس بزنید؟... حکایت از این دست فراوان است و چنین صحنههایی بهوفور در سراسر نمایشی که صحنه را به خوکدانی تبدیل کرده است دیده میشود»
در گزارشی از اسناد امنیتی ساواک نیز آمده است: « برابر خبر واصله: نواری از نمایش خوک و بچه که هفتم ماه مبارک رمضان در خیابان فردوسی شیراز به نمایش گذارده شده و از طریق تلویزیون مدار بسته نیز پخش گردیده است، در این نمایش عملیات جنسی زن و مرد بطور زننده ای در معرض دید همگان گذاشته شده است.»
در سند دیگری به جا مانده از ساواک که در خصوص این تئاتر است در ابتدا به سابقه ای از برپایی نمایش های جنسی در این جشن می پردازد که در نوع خود جالب توجه می باشد. در ابتدای این سند آمده است:
«برابر سوابق موجود در همین جشن هنر شیراز برنامه هایی از جمله فیلم هزار و یک شب در سینما آریانا که روابط جنسی بین زنان و مردان را بنحو کاملا عریان نشان می داد، کشتی جنون در سرای مشیر کی طی آن زنی کاملا لخت روی صحنه ظاهر و توجه تماشاگران را از سایر صحنه های نمایش بخود معطوف نموده بود و برنامه دیگری در باغ جهان نما که ظاهر آنهم پیرامون مسائل جنسی دور میزد نشان داده شد.»
پس از روی کار آمدن علی امینی در سال 1340 به عنوان نخست وزیر، فرح پهلوی با الگوبرداری از خانه های جوانان در آمریکا و اروپا و اسرائیل اقدام به تاسیس خانه جوانان برای جذب جوانان و ایجاد سرگرمی های کاذب برای آنان و شکل گیری انحطاط های اخلاقی و دور کردن آنان از سیاست در مناطق مختلف تهران و بعد در سایر شهرهای ایران چون تبریز، رشت، کرمان، اصفهان، سنندج، ملایر و .. نمود.
این خانه ها که به کاخ جوانان معروف بود شبیه فرهنگسراهای امروزی ولیکن با تفاوت در رویکرد ضد اسلامی و ترویج فرهنگ غرب بود. خانه های جوانان اغلب مجهز به کتابخانه (که در آن کتاب های خاص ضد اخلاقی و همچنین ترویج فرهنگ ضد دینی موجود بود ) بوده. همچنین سالن بیلیارد و کافه تریا، استخر مختلف و بعضا سالن سینما و موسیقی هم در این خانه ها وجود داشت.
در سندی از ساواک که در خصوص خانه جوانان ملایر است آمده: «حدود سه ماه قبل خانه جوانان که اعضاء آن را دختران و پسران جوان تشکیل داده اند در ملایر بوجود آمده است و محل آن در یکی از خانه های کرایه ای شهر که بین چند صد خانه قرار دارد تعیین شده است از صبح تا شب دختران و پسران به این محل تردد دارند و کم کم دارند بصورت مرکز فساد در می آید و قرارها در اینجا گذاشته می شود و مردم واقعا به ستوه آمده و نسبت به این اقدام شدیداً بدبین شده اند»
تشکیل مراسم پارتی از سوی احزاب خود ساخته شاهنشاهی چون ایران نوین و رستاخیز از دیگر برنامه های غربگرایانه رژیم پهلوی بود.
در سندی به جا مانده از ساواک در خصوص برپایی مراسم پارتی توسط بعضی از اعضای حزب ایران نوین چنین آمده است: « در مورخه 14 / 7 / 45 در منزل یكی از دانشجویان دانشگاه در شمیران مجلس پارتی تشكیل و بنا به دعوت منصور زند (عضو سازمان جوانان) سه دختر و 9 پسر از اعضاء حزب مذكور در آن پارتی شركت داشتند و تا صبح میرقصیدند صبح روز بعد اولیاء سه دختر مزبور كه نازی ... ، افشار و دو نفر دیگر مریم و مینا نام داشتند به مقامات حزبی مراجعه و علیه دكتر رهنوردی شكایت كردند و دكتر كلالی موضوع را به دكتر رهنوردی اطلاع داد و او ناچار میشود عصر روز یكشنبه 17 / 7 / 45 در حیاط سازمان آقای مجتبی زمردیان و 12 نفر دیگر را كه برادران داداشی خواهرزاده دكتر رهنوردی نیز بوده بهعنوان آبروریزی و اغفال دختران از سازمان اخراج نماید.
نظریه منبع: این خبر در سازمان حزب پیچیده شده و انعكاس بسیار بدی را ایجاد نموده است و امكان دارد اكثر خانوادهها فرزندان خود را از رفتن به سازمان جوانان منع كنند.»
همچنین رژیم اقدامات بسیار زیادی را علیه حجاب در جامعه انجام داده و این اقدامات صرفا محدود به تهران نمی شده است.
در سندی به جامانده از اداره کل تعاون و امور روستاهای استان چهار محال و بختیاری در بخش نامه ای علیه داشتن حجاب آمده است:
«نظريه پيشرفتهاي دوران انقلاب جامعه زنان ايران و فعاليتهايي كه خانمها در شئون مختلف اجتماعي آغاز نموده و گامهاي مؤثري كه دوشادوش مردان در اداره امور مملكت بر ميدارند و با توجه به اين واقعيت كه منظور حجاب نسوان در اسلام چيزي غير از استفاده از چادر اين پوشش دست و پاگير و بازدارنده از تحرك بوده است اوامر مبارك اعليحضرت همايوني شاهنشاه آريامهر مبني بر عدم استفاده چادر صادر گرديده؛ بنابراين ضرورت دارد اوامر صادره را به كليه خانمهاي شاغل در آن اداره و ادارات تابعه به نحو مؤثر متذكر شده و به آقايان نيز تفهيم فرماييد كه استفاده از چادر وسيله همسرهايشان بلاترديد موجب مؤاخذه و بازخواست شديد آنان خواهد شد.»
همچنین در سندی از نخست وزیری بخش نامه ای کلی برای عدم استفاده از چادر در مدارس و دانشگاه ها ارسال شده است. در این بخش نامه آمده است: « به عرض ميرساند جناب آقاي هدايتي اوامر مبارك ملوكانه را كه توسط جناب آقاي معينيان تلفني ابلاغ شده است به عرض عالي ميرسانند.
همانطور كه قبلاً هم دستور دادهايم در مدارس نبايد دانشآموزان و دانشجويان با چادر در كلاس درس باشند ولي داشتن روسري به همان ترتيب كه نزد فرهنگيها معمول ميباشد اشكالي ندارد.»
مخالفت با ادای تکالیف دینی و شرعی صرفا محدود به بحث حجاب نمی شده، بلکه رژیم پهلوی در راستای اهداف ضد دینی خود، مخالف هر گونه انجام تکالیف دینی بود. در سندی به جا مانده از ساواک نشان داده شده که فردی صرفا به خاطر رفتن به مسجد از محل کار خود اخراج گردیده است.
فریده دیبا مادر فرح در کتاب خاطرات خود «دخترم فرح» در صفحه 139 از فسادی پرده برداشته که بازخوانی آن به خوبی نشان می دهد فساد و ترویج فساد در دوره پهلوی تا کجا پیش رفته بوده است، هر چند جدای از این کتاب منابع غیر رسمی دیگری نیز برگزاری این نوع پارتی (علی الخصوص در یکی از مهمانسراهای ژاندارمری) را تایید می کنند:
«يكي از زنان مرتبط با دربار پري اباصلتي نام داشت. اين زن با استفاده از موقعيتش مبتكر "كليد پارتي " در ايران بود. وي ميهمانيهاي بزرگي در ميهمانسراهاي معروف تهران برقرار مي كرد كه "هواخواهان فراوان داشت. در آخر شب كه همه به حد افراط مشروبات الكلي نوشيده بودند، هر يك از خانمها به يكي از اتاقهاي مهمانسرا مي رفتند. بعد مردان كليد اين اتاق ها را روي هم ريخته و آنها را به هم مي زدند. سپس با چشماني كه به چشم بند، خوب بسته شده بود هر يك كليدي را انتخاب مي كردند و از روي كليدي كه برنده شده بودند به اتاقي كه خانم شخص ديگري منتطر بود مي رفتند.»
منبع مقاله :
رجانیوز
اسدالله علم نخست وزیر ایران از تیر ۱۳۴۱ تا اسفند ۱۳۴۲ و وزیر دربار از 1345 تا 1356 در کتاب خاطرات خود (کتاب گفتگوی من با شاه) به نقل از هویدا می نویسد:
«فساد در سطح بالای مملکت به قدری شیوع دارد که حتی از حریم شرم و حیا هم فراتر رفته است.» و در این مورد مثال می آورد که هم اکنون در کنار دریای خزر سه کازینو به مقیاس وسیعی مشغول به کار است که یکی به خواهر شاه و دیگری به برادرش و سومی به بنیاد پهلوی تعلق دارد.
خبرگزاری پارس نیز به نقل از نشریه دربي ايونينگ تلگراف" انگلیس خبر از سفارش 250 هزار پوندی رژیم پهلوی به سه شرکت انگلیسی برای تهیه مخمل براي روكش صندليهاي كازينوي تشریفاتی شاه كه در جزيره كيش در حال ساخت بود می دهد.
در ادامه به سندی به جامانده از ساواک که در خصوص کنسرسیوم ساخت کازینو در تهران اشاره می نماییم. در این سند آمده است:
«پیرو گزارش های قبلی درباره تاسیس کازینو در تهران معروض می دارد که جناب آقای بهبهائیان که اکنون از مسافرت به خارج مراجعت نموده اند اظهار می دارند که از لحاظ قیمت و شرایط با فروش هتل اوین به گروه انگلیسی موافق هستند ولی این گروه خرید محل را مشوط به اجازه تاسیس کازینو در محل نموده است.
اینجانب با جناب آقای شریف امامی درباره ترتیب قراری که با گروه آمریکایی درباره محل در آبعلی گزارده شده مذاکره نمودم. ایشان در نظر داشتند تاسیس کازینوی جداگانه ای در تهران با تفاهمی که با گروه آمریکایی که اکنون مبلغ قابل توجهی خرج تاسیسات و غیره کرده اند و بزودی نیز محل برای آغاز کار آماده می گردد مغایرت دارد و نظر این بود که می بایستی یک هم فکری همه جانبه در اینباره بشود.
ضمنا بطوریکه آنجناب دستور فرموده بودند در مسافتر اخیر تیمسار سرلشگر پاکروان به تهران با ایشان مذاکره نمودم که یک نفر از کارشناسان وزارت دارائی فرانسه را که مسئولیت و آشنایی کامل در مورد مسائل مالی و مالیاتی کازینوها (از جنبه دولت فرانسه) دارد دعوت نمایند که به ایران بیاید و نظراتی از این جهات به دولت ایران بدهد. اکنون بنظر اینجانب لازم می آید که جلسه ای با حضور جناب آقای شریف امامی و جناب آقای وزیر دارائی و جناب آقای بهبهائیان تشکیل شود و کارهای مربوط به مسائل مختلف مالی و مالیاتی و مدیریت و مشارکت و هرگونه مسئله دیگر را درباره تاسیس کازینو رسیدگی و نظرات کلی اتخاد گردد و همچنین درباره وضع گروه آمریکایی در آبعلی و پیشنهادات گروه انگلیسی برای تاسیس کازینو در هتل اوین نهایی شده و هن آهنگ گردد تا بتوان نسبت به انجام آن راه هایی در نظر گرفت و بف عرض میارک شاهنشاه آریا مهر رسانید.»
استفاده از ابزار سینما بعنوان یک رسانه تصویری برای ترویج فساد و فحشا در جوانان در زمان رژیم پهلوی بسیار گسترده بود، بگونه ای که فیلم های سینمایی آن دوران پر از مسائل جنسی، عشق خیابانی و به تصویر کشیدن زنان عریان و نیمه عریان و روابط جنسی بود و رسانه های نوشتاری همچو مجلات و روزنامه ها به عنوان مکمل رسانه تصویری سعی در تشویق جوانان ره دیدن این فیلم ها و همچنین ترویج بی بند و باری و فساد با بکارگیری تصاویر زنان برهنه و نیمه عریان و تبلیغ زن غربی به عنوان یک زن مدرن و متمدن می نمودند.
در این باره ساواک در یکی از گزارشات خود در خصوص وضعیت سینمای ایران در سال 1351 چنین می نویسد:
«موضوع: نمايش فيلمهاي زننده در سينماهاي تهران به طوري كه مشاهده ميشود اخيراً سينماهاي تهران فيلمهايي كه باعث تحريك جوانان به فساد ميشود بر روي اكران سينما آورده و اين موضوع باعث عصبانيت اكثر مردم شده است.
براي مثال در حال حاضر سينما آتلانتيك فيلم (معرفت جسم) را بر روي پرده آورده ضمن وقاحت كامل كه در اين فيلم مشاهده ميشود از نظر اخلاقي كاملاً زننده و براي جوانان ناپسند ميباشد و به طوري تماشاكنندگان اين فيلم اظهارنظر ميكنند معتقدند مسئولين دولتي از طرفي جوانان منحرف را تحت فشار قرار ميدهند و از طرف ديگر با نمايش امثال اين فيلمها آنان را تحريك به منحرف بودن مينمايند.»
جشن هنر شیراز از دیگر اقدامات فرهنگی رژیم پهلوی به مدیریت فرح بود که از سال 1346 تا 1356 یازده بار در خرابههای تخت جمشید و نقش رستم، تالارهای هنری شیراز و خانههای قدیمی و خیابانهای شیراز برگزار گریدید.
این جشن که در پی ترویج فساد در میان جوانان برگزار می گردید از اهمیت خاصی با توجه به گستردگی آن برخوردار بود. در ادامه به گوشه هایی از این اقدام ضد دینی می پردازیم.
برگزاری تئاتر اعمال مقدس در سال 1353 (دوره هشتم) از سوی یک گروه آرژانتینی که در آن بازیگران به صورت برهنه در صحنه ظاهر شدند. البته در نمایش های بعدی بعلت اعتراض مردم، بازیگران با لباس کار به اجرا پرداختند.
فرح غفاری که قائم مقام جشن هنر بود در خصوص این تئاتر می گوید: «چند روز قبل وقتی که برای اولین بار بازیکنان این تئاتر لخت شدند، ما به عکسالعمل منفی کارمندان و کارگران فنی تلویزیون و نوازندگان ایرانی که در آنجا مشغول تدارک برنامه بودند و تعدادشان هم زیاد است مواجه شدیم و بدین ترتیب برای ما مسلم شد که در صورت لخت شدن هنرپیشهها با احساسات مخالف مردم ایران روبرو خواهیم بود. از آن روز به بعد بارها این نکته را تذکر دادیم چون رفتار آقای گارسیا طوری است که ما نمیتوانیم مستقیما با ایشان تماس بگیریم لذا به وسیله خانم اسکوبار خواهش کردیم در فکر ستر عورت نیز باشند و هرگونه وسایلی هم بخواهند در اختیار آنها میگذاریم.»
صحبت های وی نشان می دهد دغدغه او نه دین مردم بلکه احساسات آنان بوده است.
روزنامه کیهان در خصوص این تئاتر نوشت: «در صحنهای از نمایش، مردی با پایینتنه برهنه، آشکارا هفتتیر را شخصا مورد استعمال قرار میدهد. در حالی که تماشاگران تمام جزئیات را دقیقا میبینند. در صحنهای دیگر با استفاده از دوربین مداربسته... غفلتا خانم جوانی که بازیگر نقش اصلی نمایش است، پاهایش را ..... دوربین پخش مستقیم را ..... و تصویر تمام رنگی ..... بر پرده بیست و چهار اینچی تلویزیون نقش میبندد. آیا میتوانید واکنش تماشاگران عادی و مردم کوچه و بازار را در مقابل چنین جلوهای از هنر پیشرو اروپا حدس بزنید؟... حکایت از این دست فراوان است و چنین صحنههایی بهوفور در سراسر نمایشی که صحنه را به خوکدانی تبدیل کرده است دیده میشود»
در گزارشی از اسناد امنیتی ساواک نیز آمده است: « برابر خبر واصله: نواری از نمایش خوک و بچه که هفتم ماه مبارک رمضان در خیابان فردوسی شیراز به نمایش گذارده شده و از طریق تلویزیون مدار بسته نیز پخش گردیده است، در این نمایش عملیات جنسی زن و مرد بطور زننده ای در معرض دید همگان گذاشته شده است.»
«برابر سوابق موجود در همین جشن هنر شیراز برنامه هایی از جمله فیلم هزار و یک شب در سینما آریانا که روابط جنسی بین زنان و مردان را بنحو کاملا عریان نشان می داد، کشتی جنون در سرای مشیر کی طی آن زنی کاملا لخت روی صحنه ظاهر و توجه تماشاگران را از سایر صحنه های نمایش بخود معطوف نموده بود و برنامه دیگری در باغ جهان نما که ظاهر آنهم پیرامون مسائل جنسی دور میزد نشان داده شد.»
پس از روی کار آمدن علی امینی در سال 1340 به عنوان نخست وزیر، فرح پهلوی با الگوبرداری از خانه های جوانان در آمریکا و اروپا و اسرائیل اقدام به تاسیس خانه جوانان برای جذب جوانان و ایجاد سرگرمی های کاذب برای آنان و شکل گیری انحطاط های اخلاقی و دور کردن آنان از سیاست در مناطق مختلف تهران و بعد در سایر شهرهای ایران چون تبریز، رشت، کرمان، اصفهان، سنندج، ملایر و .. نمود.
این خانه ها که به کاخ جوانان معروف بود شبیه فرهنگسراهای امروزی ولیکن با تفاوت در رویکرد ضد اسلامی و ترویج فرهنگ غرب بود. خانه های جوانان اغلب مجهز به کتابخانه (که در آن کتاب های خاص ضد اخلاقی و همچنین ترویج فرهنگ ضد دینی موجود بود ) بوده. همچنین سالن بیلیارد و کافه تریا، استخر مختلف و بعضا سالن سینما و موسیقی هم در این خانه ها وجود داشت.
در سندی از ساواک که در خصوص خانه جوانان ملایر است آمده: «حدود سه ماه قبل خانه جوانان که اعضاء آن را دختران و پسران جوان تشکیل داده اند در ملایر بوجود آمده است و محل آن در یکی از خانه های کرایه ای شهر که بین چند صد خانه قرار دارد تعیین شده است از صبح تا شب دختران و پسران به این محل تردد دارند و کم کم دارند بصورت مرکز فساد در می آید و قرارها در اینجا گذاشته می شود و مردم واقعا به ستوه آمده و نسبت به این اقدام شدیداً بدبین شده اند»
تشکیل مراسم پارتی از سوی احزاب خود ساخته شاهنشاهی چون ایران نوین و رستاخیز از دیگر برنامه های غربگرایانه رژیم پهلوی بود.
در سندی به جا مانده از ساواک در خصوص برپایی مراسم پارتی توسط بعضی از اعضای حزب ایران نوین چنین آمده است: « در مورخه 14 / 7 / 45 در منزل یكی از دانشجویان دانشگاه در شمیران مجلس پارتی تشكیل و بنا به دعوت منصور زند (عضو سازمان جوانان) سه دختر و 9 پسر از اعضاء حزب مذكور در آن پارتی شركت داشتند و تا صبح میرقصیدند صبح روز بعد اولیاء سه دختر مزبور كه نازی ... ، افشار و دو نفر دیگر مریم و مینا نام داشتند به مقامات حزبی مراجعه و علیه دكتر رهنوردی شكایت كردند و دكتر كلالی موضوع را به دكتر رهنوردی اطلاع داد و او ناچار میشود عصر روز یكشنبه 17 / 7 / 45 در حیاط سازمان آقای مجتبی زمردیان و 12 نفر دیگر را كه برادران داداشی خواهرزاده دكتر رهنوردی نیز بوده بهعنوان آبروریزی و اغفال دختران از سازمان اخراج نماید.
نظریه منبع: این خبر در سازمان حزب پیچیده شده و انعكاس بسیار بدی را ایجاد نموده است و امكان دارد اكثر خانوادهها فرزندان خود را از رفتن به سازمان جوانان منع كنند.»
در سندی به جامانده از اداره کل تعاون و امور روستاهای استان چهار محال و بختیاری در بخش نامه ای علیه داشتن حجاب آمده است:
«نظريه پيشرفتهاي دوران انقلاب جامعه زنان ايران و فعاليتهايي كه خانمها در شئون مختلف اجتماعي آغاز نموده و گامهاي مؤثري كه دوشادوش مردان در اداره امور مملكت بر ميدارند و با توجه به اين واقعيت كه منظور حجاب نسوان در اسلام چيزي غير از استفاده از چادر اين پوشش دست و پاگير و بازدارنده از تحرك بوده است اوامر مبارك اعليحضرت همايوني شاهنشاه آريامهر مبني بر عدم استفاده چادر صادر گرديده؛ بنابراين ضرورت دارد اوامر صادره را به كليه خانمهاي شاغل در آن اداره و ادارات تابعه به نحو مؤثر متذكر شده و به آقايان نيز تفهيم فرماييد كه استفاده از چادر وسيله همسرهايشان بلاترديد موجب مؤاخذه و بازخواست شديد آنان خواهد شد.»
همانطور كه قبلاً هم دستور دادهايم در مدارس نبايد دانشآموزان و دانشجويان با چادر در كلاس درس باشند ولي داشتن روسري به همان ترتيب كه نزد فرهنگيها معمول ميباشد اشكالي ندارد.»
فریده دیبا مادر فرح در کتاب خاطرات خود «دخترم فرح» در صفحه 139 از فسادی پرده برداشته که بازخوانی آن به خوبی نشان می دهد فساد و ترویج فساد در دوره پهلوی تا کجا پیش رفته بوده است، هر چند جدای از این کتاب منابع غیر رسمی دیگری نیز برگزاری این نوع پارتی (علی الخصوص در یکی از مهمانسراهای ژاندارمری) را تایید می کنند:
«يكي از زنان مرتبط با دربار پري اباصلتي نام داشت. اين زن با استفاده از موقعيتش مبتكر "كليد پارتي " در ايران بود. وي ميهمانيهاي بزرگي در ميهمانسراهاي معروف تهران برقرار مي كرد كه "هواخواهان فراوان داشت. در آخر شب كه همه به حد افراط مشروبات الكلي نوشيده بودند، هر يك از خانمها به يكي از اتاقهاي مهمانسرا مي رفتند. بعد مردان كليد اين اتاق ها را روي هم ريخته و آنها را به هم مي زدند. سپس با چشماني كه به چشم بند، خوب بسته شده بود هر يك كليدي را انتخاب مي كردند و از روي كليدي كه برنده شده بودند به اتاقي كه خانم شخص ديگري منتطر بود مي رفتند.»
منبع مقاله :
رجانیوز
/م
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}